معنی فارسی semiclassically
B1به شیوهای اشاره دارد که به تلفیق ویژگیهای کلاسیک و مدرن میپردازد.
In a manner that synthesizes both classical and modern elements.
- ADVERB
example
معنی(example):
این قطعه به طور نیمکلاسیک اجرا شد و بین سبکهای مدرن و سنتی ترکیب شد.
مثال:
The piece was performed semiclassically, blending modern and traditional styles.
معنی(example):
او به موضوع به طور نیمکلاسیک نزدیک شد و از ارجاعات معاصر و تاریخی استفاده کرد.
مثال:
She approached the topic semiclassically, using both contemporary and historical references.
معنی فارسی کلمه semiclassically
:
به شیوهای اشاره دارد که به تلفیق ویژگیهای کلاسیک و مدرن میپردازد.