معنی فارسی semicivilization

B1

نیم‌تمدن، مرحله‌ای از توسعه فرهنگی و اجتماعی است که در آن جوامع به طور نیمه‌کامل از قوانین و ساختارهای اجتماعی بهره‌مندند.

A stage of cultural and social development that is partially developed but not fully civilized.

example
معنی(example):

نیم‌تمدن این منطقه را از جوامع کاملاً توسعه‌یافته متمایز کرد.

مثال:

The region's semicivilization made it distinct from fully developed societies.

معنی(example):

در نیم‌تمدن، برخی از شیوه‌های فرهنگی ممکن است با شیوه‌های اصلی متفاوت باشد.

مثال:

In a semicivilization, some cultural practices may differ from mainstream ones.

معنی فارسی کلمه semicivilization

: معنی semicivilization به فارسی

نیم‌تمدن، مرحله‌ای از توسعه فرهنگی و اجتماعی است که در آن جوامع به طور نیمه‌کامل از قوانین و ساختارهای اجتماعی بهره‌مندند.