معنی فارسی semicollapsible
B1نیمه قابل جمع شدن به شیئی اشاره دارد که میتواند به حالت جمع و نامُنظمی برسد اما به طور کامل نیست.
Partially capable of being collapsed or folded; does not fully collapse.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چادر نیمه قابل جمع شدن است و حمل آن را آسانتر میکند.
مثال:
The tent is semicollapsible, making it easier to transport.
معنی(example):
یک سازه نیمه قابل جمع شدن امکان مونتاژ و دمونتاژ سریع را فراهم میکند.
مثال:
A semicollapsible structure allows for quick assembly and disassembly.
معنی فارسی کلمه semicollapsible
:
نیمه قابل جمع شدن به شیئی اشاره دارد که میتواند به حالت جمع و نامُنظمی برسد اما به طور کامل نیست.