معنی فارسی semicommercially
B1به صورت نیمهتجاری، به روشی که در آن عناصر تجاری و غیرتجاری حضور دارند.
In a manner that incorporates both commercial and non-commercial aspects.
- ADVERB
example
معنی(example):
این پروژه به صورت نیمهتجاری قابل اجرا بود، کافی برای جلب توجه اما کاملاً تأمین مالی نشده.
مثال:
The project was semicommercially viable, enough to draw interest but not fully funded.
معنی(example):
او طراحیهایش را به صورت نیمهتجاری بازارایابی کرد و به مخاطبان خاص هدفمند بود.
مثال:
She marketed her designs semicommercially, targeting niche audiences.
معنی فارسی کلمه semicommercially
:
به صورت نیمهتجاری، به روشی که در آن عناصر تجاری و غیرتجاری حضور دارند.