معنی فارسی semicynical

B1

نظری که همزمان هم کنایه‌آمیز و هم جدی است.

Partly sarcastic or skeptical in tone.

example
معنی(example):

نکات نیمه‌سخره‌آمیز او من را دو بار فکر کرد.

مثال:

His semicynical remarks made me think twice.

معنی(example):

او یک دیدگاه نیمه‌سخره‌آمیز در مورد این موضوع داشت.

مثال:

She had a semicynical view on the matter.

معنی فارسی کلمه semicynical

: معنی semicynical به فارسی

نظری که همزمان هم کنایه‌آمیز و هم جدی است.