معنی فارسی semidead
B1نیمهمرده به حالتی گفته میشود که به طور واضح زنده نیست، اما هنوز کاملاً مرده نشده است.
Partially alive; not fully functional or active.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گیاه پس از هفتهها بیتوجهی به نظر نیمهمرده میرسد.
مثال:
The plant looks semidead after neglecting it for weeks.
معنی(example):
شوق او برای پروژه در پایان روز احساس میشد که نیمهمرده است.
مثال:
His enthusiasm for the project felt semidead by the end of the day.
معنی فارسی کلمه semidead
:
نیمهمرده به حالتی گفته میشود که به طور واضح زنده نیست، اما هنوز کاملاً مرده نشده است.