معنی فارسی semidefined
B1نیمه تعریف شده، به حالتی اشاره دارد که یک مفهوم بهطور کامل و شفاف تعریف نشده است.
Partially defined, indicating that something lacks full clarity or specificity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مفهوم نیمه تعریف شده بود و فضای تفسیر را باقی گذاشته بود.
مثال:
The concept was semidefined, leaving room for interpretation.
معنی(example):
نقش او در پروژه نیمه تعریف شده بود که باعث برخی سردرگمیها شد.
مثال:
His role in the project was semidefined, which caused some confusion.
معنی فارسی کلمه semidefined
:
نیمه تعریف شده، به حالتی اشاره دارد که یک مفهوم بهطور کامل و شفاف تعریف نشده است.