معنی فارسی semidefinitely
B1به صورت نیمهتعریف شده، به معنای وجود شرایط یا ویژگیهایی است که به طور قطعی نمیتوان آنها را بهطور کامل مشخص کرد.
In a manner that is partially defines a certain condition or property.
- ADVERB
example
معنی(example):
راهحل تحت شرایط خاص، بهطور نیمهتعریفشده منحصر به فرد است.
مثال:
The solution is semidefinitely unique under certain conditions.
معنی(example):
تابع در نرخ رشد خود بهطور نیمهتعریفشده عمل میکند.
مثال:
The function behaves semidefinitely in its growth rate.
معنی فارسی کلمه semidefinitely
:
به صورت نیمهتعریف شده، به معنای وجود شرایط یا ویژگیهایی است که به طور قطعی نمیتوان آنها را بهطور کامل مشخص کرد.