معنی فارسی semidisabled
B1نیمهناتوان به افرادی اطلاق میشود که دارای برخی محدودیتها در تواناییهای جسمی یا حرکتی هستند.
Partially impaired individuals who have some limitations in physical or mobility abilities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ورزشکار نیمهناتوان در رویدادهایی شرکت کرد که متناسب با تواناییهایش بود.
مثال:
The semidisabled athlete competed in events suited to their abilities.
معنی(example):
او راههایی برای تطبیق فعالیتها برای شرکتکنندگانی که نیمهناتوان بودند پیدا کرد.
مثال:
She found ways to adapt activities for semidisabled participants.
معنی فارسی کلمه semidisabled
:
نیمهناتوان به افرادی اطلاق میشود که دارای برخی محدودیتها در تواناییهای جسمی یا حرکتی هستند.