معنی فارسی semidomestically

B1

به صورتی که حیوانات به نیمه‌خانگی زندگی می‌کنند، خود را با شرایط انسانی و طبیعی وفق می‌دهند.

In a manner that is only partially domestic; blending features of both wild and human settings.

example
معنی(example):

حیوانات به طور نیمه‌خانگی پرورش داده شدند تا غریزه‌های طبیعی خود را حفظ کنند.

مثال:

The animals were raised semidomestically to maintain their natural instincts.

معنی(example):

آن‌ها به طور نیمه‌خانگی به محیط خود سازگار می‌شوند تا بقاء یابند.

مثال:

They adapt semidomestically to their environment for survival.

معنی فارسی کلمه semidomestically

: معنی semidomestically به فارسی

به صورتی که حیوانات به نیمه‌خانگی زندگی می‌کنند، خود را با شرایط انسانی و طبیعی وفق می‌دهند.