معنی فارسی semidried

B1

میوه یا سبزیجاتی که به طور جزئی خشک شده‌اند و هنوز رطوبت دارند.

Fruits or vegetables that have been partially dried, retaining some moisture.

example
معنی(example):

او گوجه‌فرنگی‌های نیمه خشک را برای وعده پاستا خرید.

مثال:

She bought semidried tomatoes for her pasta dish.

معنی(example):

میوه‌های نیمه خشک دارای بافتی چسبناک هستند که بسیاری آن را جذاب می‌دانند.

مثال:

Semidried fruits have a chewy texture that many find appealing.

معنی فارسی کلمه semidried

: معنی semidried به فارسی

میوه یا سبزیجاتی که به طور جزئی خشک شده‌اند و هنوز رطوبت دارند.