معنی فارسی semielliptic
B1نیمهبیضوی، مربوط به شکلی که شبیه یک بیضی اما ناقص است.
Relating to a shape that is similar to an ellipse but incomplete.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مسیر دارای منحنی نیمهبیضی برای بهبود آئرودینامیک است.
مثال:
The track has a semielliptic curve for better aerodynamics.
معنی(example):
او طراحی نیمهبیضوی برای لوگوی جدید ایجاد کرد.
مثال:
She created a semielliptic design for the new logo.
معنی فارسی کلمه semielliptic
:
نیمهبیضوی، مربوط به شکلی که شبیه یک بیضی اما ناقص است.