معنی فارسی semiexplanation
B1تعریف نیمه، به معنای توضیح یا تشریح ناقص یک موضوع به طوری که همه جزئیات و جنبهها را در بر نگیرد.
A partial or incomplete explanation of a subject.
- OTHER
example
معنی(example):
معلم یک توضیح نیمهای درباره موضوع داد.
مثال:
The teacher gave a semiexplanation about the topic.
معنی(example):
توضیح نیمهای او سوالات بیشتری نسبت به پاسخها برای ما باقی گذاشت.
مثال:
His semiexplanation left us with more questions than answers.
معنی فارسی کلمه semiexplanation
:
تعریف نیمه، به معنای توضیح یا تشریح ناقص یک موضوع به طوری که همه جزئیات و جنبهها را در بر نگیرد.