معنی فارسی semiexpository
B1نیمهآموزشی، به معنای تلاش برای آموزش یا توضیح اما به طور ناقص.
Partially informative or educational in nature.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مقاله سبک نیمهآموزشی داشت و به عمق نمیرسید.
مثال:
The article had a semiexpository style, lacking depth.
معنی(example):
نوشتار نیمهآموزشی او مفهوم را به طور کامل توضیح نداد.
مثال:
Her semiexpository writing did not fully explain the concept.
معنی فارسی کلمه semiexpository
:
نیمهآموزشی، به معنای تلاش برای آموزش یا توضیح اما به طور ناقص.