معنی فارسی semiextinct
B2گونهای که تعداد آن به شدت کاهش یافته اما هنوز کاملاً منقرض نشده است.
A species that is nearly extinct but still has some individuals surviving.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از گونهها به دلیل تعداد پایین جمعیت نیمهمنقرض به شمار میآیند.
مثال:
Some species are considered semiextinct due to low population numbers.
معنی(example):
این حیوان نیمهمنقرض است و همچنان با تهدیداتی در زیستگاه خود مواجه است.
مثال:
The animal is semiextinct and continues to face threats in its habitat.
معنی فارسی کلمه semiextinct
:
گونهای که تعداد آن به شدت کاهش یافته اما هنوز کاملاً منقرض نشده است.