معنی فارسی semiextinction

B2

وضعیتی که در آن یک گونه در مرز انقراض قرار دارد اما هنوز متوقف نشده است.

The state of a species being on the verge of extinction but not yet fully extinct.

example
معنی(example):

نیمه‌انقراض این گونه نگرانی‌هایی را در میان حفاظت‌کنندگان به وجود آورد.

مثال:

The semiextinction of the species raised concerns among conservationists.

معنی(example):

تلاش برای جلوگیری از نیمه‌انقراض برای تنوع زیستی ضروری است.

مثال:

Efforts to prevent semiextinction are crucial for biodiversity.

معنی فارسی کلمه semiextinction

: معنی semiextinction به فارسی

وضعیتی که در آن یک گونه در مرز انقراض قرار دارد اما هنوز متوقف نشده است.