معنی فارسی semijuridically

B1

به صورتی که به جنبه‌های جزئی حقوقی مربوط می‌شود.

In a manner that relates to partial legal or judicial aspects.

example
معنی(example):

این سیاست به طور سمیکودیکالی به منظور سازگاری با نیازهای مدرن تصویب شد.

مثال:

The policy was enacted semijuridically to adapt to modern needs.

معنی(example):

مسائل به صورت سمیکودیکالی بررسی شدند تا انعطاف‌پذیری تضمین شود.

مثال:

The issues were addressed semijuridically to ensure flexibility.

معنی فارسی کلمه semijuridically

: معنی semijuridically به فارسی

به صورتی که به جنبه‌های جزئی حقوقی مربوط می‌شود.