معنی فارسی semijuridical
B1اشاره به جنبههایی که میتوانند به طور جزئی حقوقی به حساب بیایند.
Pertaining to elements that are somewhat legal or related to law.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت سمیکودیکال توافق باعث شد که مذاکره راحتتر باشد.
مثال:
The semijuridical nature of the agreement made it easier to negotiate.
معنی(example):
درک اصول سمیکودیکال برای این پرونده ضروری است.
مثال:
Understanding semijuridical principles is essential for this case.
معنی فارسی کلمه semijuridical
:
اشاره به جنبههایی که میتوانند به طور جزئی حقوقی به حساب بیایند.