معنی فارسی semiliberalism
B2نیمهلیبرالیسم به یک سیستم سیاسی یا اقتصادی اطلاق میشود که آزادیهای محدود را همراه با برخی کنترلها پیشنهاد میکند.
An ideology that combines elements of liberalism with restrictions and controls on freedoms.
- NOUN
example
معنی(example):
نیمهلیبرالیسم تعادل بین آزادی و اقتدار را ترویج میدهد.
مثال:
Semiliberalism promotes a balance between freedom and authority.
معنی(example):
در زمینه نیمهلیبرالیسم، شهروندان حقوق محدودی دارند.
مثال:
In the context of semiliberalism, citizens have limited rights.
معنی فارسی کلمه semiliberalism
:
نیمهلیبرالیسم به یک سیستم سیاسی یا اقتصادی اطلاق میشود که آزادیهای محدود را همراه با برخی کنترلها پیشنهاد میکند.