معنی فارسی semilucent
B2نیمه شفاف، به حالتی گفته میشود که نور را از خود عبور میدهد ولی کاملاً واضح نیست.
Partially transparent, allowing light to pass through but not completely clear.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شیشه نیمه شفاف نوری ملایم وارد میکند.
مثال:
The semilucent glass lets in a soft light.
معنی(example):
آنها مواد نیمه شفاف را برای طراحی پنجره انتخاب کردند.
مثال:
They chose semilucent materials for the window design.
معنی فارسی کلمه semilucent
:
نیمه شفاف، به حالتی گفته میشود که نور را از خود عبور میدهد ولی کاملاً واضح نیست.