معنی فارسی semilunare

B1

شکل یا حالت نیمه‌ماه، به ویژه در توصیف محتوای هندسی یا طبیعی که به این فرم شباهت دارد.

Having the characteristics of a half-moon; resembling a crescent shape.

example
معنی(example):

ماه در یک چهارم اول خود دارای شکل نیمه‌ماه است.

مثال:

The moon has a semilunare shape during its first quarter.

معنی(example):

در نقاشی، ویژگی‌های نیمه‌ماه به زیبایی اثر افزوده است.

مثال:

In the painting, the semilunare features add to the aesthetic.

معنی فارسی کلمه semilunare

: معنی semilunare به فارسی

شکل یا حالت نیمه‌ماه، به ویژه در توصیف محتوای هندسی یا طبیعی که به این فرم شباهت دارد.