معنی فارسی semimade

B1

نیمه‌سرو شده، به وضعیتی اطلاق می‌شود که به طور کامل آماده یا مرتب نیست اما به حدی ترتیب داده شده است.

Partially made or prepared; not fully ready but somewhat organized.

example
معنی(example):

تخت نیمه‌ترتیب به اندازه کافی مرتب به نظر می‌رسید تا برای بازدید سریع مهمان آماده باشد.

مثال:

The semimade bed looked tidy enough for a quick guest visit.

معنی(example):

بعد از یک صبح شلوغ، او صبحانه نیمه‌سرو شده را روی میز گذاشت.

مثال:

After a busy morning, she left the semimade breakfast on the table.

معنی فارسی کلمه semimade

: معنی semimade به فارسی

نیمه‌سرو شده، به وضعیتی اطلاق می‌شود که به طور کامل آماده یا مرتب نیست اما به حدی ترتیب داده شده است.