معنی فارسی semimagical
B1نیمهجادویی، درباره موجودات یا پدیدههایی که ویژگیهای جادوئی دارند اما کاملاً جادویی نیستند.
Partially magical, relating to beings or phenomena that possess some magical characteristics but are not entirely magical.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موجود نیمهجادویی شادی را به روستا آورد.
مثال:
The semimagical creature brought joy to the village.
معنی(example):
در داستان، عناصر نیمهجادویی جذابیت ویژهای افزود.
مثال:
In the story, the semimagical elements added a unique charm.
معنی فارسی کلمه semimagical
:
نیمهجادویی، درباره موجودات یا پدیدههایی که ویژگیهای جادوئی دارند اما کاملاً جادویی نیستند.