معنی فارسی semimaturely
B1به طور نیمه بالغ، اشاره به طرز تفکری یا رفتاری که نشاندهنده بلوغ کامل نیست.
In a manner that indicates partial maturity or lack of full development.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور نیمه بالغی به انتخابهایش در زندگی فکر کرد.
مثال:
She semimaturely reflected on her choices in life.
معنی(example):
او به طور نیمه بالغ درباره روابط صحبت کرد و نشان داد که عمق لازم را ندارد.
مثال:
He spoke semimaturely about relationships, showing a lack of depth.
معنی فارسی کلمه semimaturely
:
به طور نیمه بالغ، اشاره به طرز تفکری یا رفتاری که نشاندهنده بلوغ کامل نیست.