معنی فارسی semimaturity
B1نیمه بالغی، اشاره به وضعیتی که در آن یک چیز هنوز به کمال نرسیده است.
The state of being partially mature or developed.
- NOUN
example
معنی(example):
نیمه بالغ بودن پروژه منجر به مسائل مختلفی شد.
مثال:
The semimaturity of the project led to various issues.
معنی(example):
نیمه بالغ بودن او در تصمیمگیریهایش مشهود بود.
مثال:
Her semimaturity was evident in her decision-making.
معنی فارسی کلمه semimaturity
:
نیمه بالغی، اشاره به وضعیتی که در آن یک چیز هنوز به کمال نرسیده است.