معنی فارسی semioblivion
B1نیمهفراموشی، به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد برخی از جنبههای زندگی یا گذشته خود را فراموش کردهاند.
A state of being partially forgotten or unaware; a partial lack of consciousness or memory.
- NOUN
example
معنی(example):
این کتاب دنیایی را توصیف میکند که در نیمهفراموشی قرار دارد و مردم گذشته خود را فراموش میکنند.
مثال:
The book describes a world in semioblivion, where people forget their past.
معنی(example):
زندگی در نیمهفراموشی میتواند گاهی بهعنوان یک پناهگاه از واقعیتهای سخت احساس شود.
مثال:
Living in semioblivion can sometimes feel like a refuge from harsh realities.
معنی فارسی کلمه semioblivion
:
نیمهفراموشی، به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد برخی از جنبههای زندگی یا گذشته خود را فراموش کردهاند.