معنی فارسی semiopened

B1

نیمه باز شده، اشاره به حالتی که چیزی به طور جزئی باز شده و هنوز کامل نشده است.

Partially opened; not completely unfolded or opened.

example
معنی(example):

گل نیمه باز بود و گلبرگ‌های ظریفش را نمایان کرد.

مثال:

The flower was semiopened, revealing its delicate petals.

معنی(example):

او در مقابل پنجره نیمه باز ایستاده بود و از هوای تازه لذت می‌برد.

مثال:

He stood in front of the semiopened window, enjoying the fresh air.

معنی فارسی کلمه semiopened

: معنی semiopened به فارسی

نیمه باز شده، اشاره به حالتی که چیزی به طور جزئی باز شده و هنوز کامل نشده است.