معنی فارسی semipathologically
B1به شیوهای که نشاندهنده رفتار یا ویژگیهای نیمهپاتولوژیک باشد.
In a manner that indicates some pathological tendencies without reaching full pathology.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور نیمهپاتولوژیک رفتار کرد و نشانههایی از استرس را نشان داد اما به خوبی توانست کنار بیاید.
مثال:
He behaved semipathologically, showing signs of stress but managing to cope well.
معنی(example):
وقتی افراد بهطور نیمهپاتولوژیک عمل میکنند، معمولاً به حمایت نیاز دارند اما هنوز عملکرد خوبی دارند.
مثال:
When people act semipathologically, they often require support but are still functional.
معنی فارسی کلمه semipathologically
:
به شیوهای که نشاندهنده رفتار یا ویژگیهای نیمهپاتولوژیک باشد.