معنی فارسی semipatterned
B1نیمهدار به معنای داشتن الگوی جزئی است که میتواند شامل بخشهای ساده و الگوهای پیچیده باشد.
Having a partial pattern or design; a combination of patterned and non-patterned elements.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پارچه الگوی نیمهدار داشت که شامل بخشهای ساده و الگو دار بود.
مثال:
The fabric was semipatterned, featuring both plain and patterned sections.
معنی(example):
این اثر هنری نیمهدار بود و اشکال انتزاعی را با رنگهای متین ترکیب میکرد.
مثال:
The artwork was semipatterned, combining abstract shapes with solid colors.
معنی فارسی کلمه semipatterned
:
نیمهدار به معنای داشتن الگوی جزئی است که میتواند شامل بخشهای ساده و الگوهای پیچیده باشد.