معنی فارسی semiperspicuous

B1

در معنای نوری که به طور کامل شفاف نیست، بلکه حقیقت یا معنی آن به طور جزئی قابل درک است.

Partially clear or understandable; not fully transparent but somewhat comprehensible.

example
معنی(example):

معلم توضیحات نیمه‌شفاف ارائه داد تا به دانش‌آموزان کمک کند بفهمند.

مثال:

The teacher provided semiperspicuous explanations to help the students understand.

معنی(example):

نوشتارش نیمه‌شفاف است و نیاز به کمی تلاش برای درک دارد.

مثال:

His writing is semiperspicuous, requiring a bit of effort to comprehend.

معنی فارسی کلمه semiperspicuous

: معنی semiperspicuous به فارسی

در معنای نوری که به طور کامل شفاف نیست، بلکه حقیقت یا معنی آن به طور جزئی قابل درک است.