معنی فارسی semiphenomenal
B2نیمهپدیده؛ اشاره به خاصیتی که بهطور جزئی پدیدهای را تجسم میکند یا در بعضی جنبهها شگفتانگیز است.
Partially phenomenal; referring to a quality that partly exemplifies a phenomenon or is amazing in some aspects.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
استعداد هنرمند نیمهپدیدهوار بود، جذاب اما غیرقابلدسترس.
مثال:
The artist's talent was semiphenomenal, captivating yet elusive.
معنی(example):
رویکرد نیمهپدیدهاش در حل مشکلات همه را تحتتأثیر قرار داد.
مثال:
His semiphenomenal approach to solving problems impressed everyone.
معنی فارسی کلمه semiphenomenal
:
نیمهپدیده؛ اشاره به خاصیتی که بهطور جزئی پدیدهای را تجسم میکند یا در بعضی جنبهها شگفتانگیز است.