معنی فارسی semipneumaticaly
B1به شیوهای که در آن ترکیب عملکردهای پنوماتیک و غیر پنوماتیک وجود دارد.
In a manner that incorporates both pneumatic and non-pneumatic operations.
- ADVERB
example
معنی(example):
این دستگاه به صورت نیمه پنوماتیک عمل میکند تا کنترل بهتری داشته باشد.
مثال:
The device operates semipneumaticaly for better control.
معنی(example):
پارامترهای تنظیم شده به طور نیمهپنوماتیک عملکرد را بهبود بخشید.
مثال:
The semipneumaticaly adjusted parameters enhanced performance.
معنی فارسی کلمه semipneumaticaly
:
به شیوهای که در آن ترکیب عملکردهای پنوماتیک و غیر پنوماتیک وجود دارد.