معنی فارسی semiprovend
B1به وضعیتی اشاره دارد که یک ادعا یا نظریه هنوز به طور کامل ثابت نشده است.
Refers to a claim or theory that is not fully proven yet.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
استدلال او به خاطر عدم وجود شواهد قوی، نیمهاثبات شده در نظر گرفته شد.
مثال:
His argument was considered semiproven due to the lack of solid evidence.
معنی(example):
این نظریه همچنان نیمهاثبات شده باقی مانده است زیرا تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
مثال:
The theory remains semiproven as more research is needed.
معنی فارسی کلمه semiprovend
:
به وضعیتی اشاره دارد که یک ادعا یا نظریه هنوز به طور کامل ثابت نشده است.