معنی فارسی semiprone
B1نیمهدرازکش، وضعیت بدنی که در آن فرد بر روی شکم و یا پهلو قرار دارد.
A position where a person is lying partially on their stomach.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به حالت نیمهدرازکش روی کاناپه دراز کشید تا استراحت کند.
مثال:
He lay semiprone on the couch to relax.
معنی(example):
پزشک وضعیت نیمهدرازکش را برای تنفس بهتر توصیه کرد.
مثال:
The doctor recommended a semiprone position for better breathing.
معنی فارسی کلمه semiprone
:
نیمهدرازکش، وضعیت بدنی که در آن فرد بر روی شکم و یا پهلو قرار دارد.