معنی فارسی semiprogressiveness
B1نیمهپیشرفتگی، وضعیت یا صفتی که نشان دهنده پیشرفت جزئی و تدریجی در یک زمینه است.
The quality of showing partial progress in a certain area.
- OTHER
example
معنی(example):
نیمهپیشرفتگی این سیاست جدید اجازه تغییر تدریجی را میدهد.
مثال:
The semiprogressiveness of the new policy allows for gradual change.
معنی(example):
رویکرد او به یادگیری با نیمهپیشرفتگی مشخص میشود.
مثال:
His approach to learning is marked by semiprogressiveness.
معنی فارسی کلمه semiprogressiveness
:
نیمهپیشرفتگی، وضعیت یا صفتی که نشان دهنده پیشرفت جزئی و تدریجی در یک زمینه است.