معنی فارسی semireactionary
B1نیمهواکنشگرا، به نگرش یا عقیدهای اشاره دارد که به تغییرات کامل مقاوم است اما برخی از آنها را میپذیرد.
Partially reactionary; a stance that resists full change while accepting some aspects.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگرشهای او نیمهواکنشگرا بود، به برخی تغییرات مقاومت میکرد اما بعضی دیگر را میپذیرفت.
مثال:
His views were semireactionary, resisting some changes but accepting others.
معنی(example):
حزب رویکرد نیمهواکنشگری را به سیاستهای جدید اتخاذ کرد.
مثال:
The party adopted a semireactionary approach to the new policies.
معنی فارسی کلمه semireactionary
:
نیمهواکنشگرا، به نگرش یا عقیدهای اشاره دارد که به تغییرات کامل مقاوم است اما برخی از آنها را میپذیرد.