معنی فارسی semisecretly
B1نیمه مخفیانه، به نحوی که برخی از افراد از آن مطلع باشند و برخی دیگر نه.
In a manner that is partially secret; not entirely disclosed to everyone.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور نیمه مخفیانه جشن surprise را برنامهریزی کرد.
مثال:
He semisecretly planned the surprise party.
معنی(example):
این اطلاعات به طور نیمه مخفیانه در میان دوستان به اشتراک گذاشته شد.
مثال:
The information was shared semisecretly among friends.
معنی فارسی کلمه semisecretly
:
نیمه مخفیانه، به نحوی که برخی از افراد از آن مطلع باشند و برخی دیگر نه.