معنی فارسی semisentient
B1نیمهادراک، به معنای داشتن محدودیتی در درک و آگاهی.
Partially aware; capable of some perception but not fully conscious or sentient.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از حیوانات به دلیل آگاهی محدود خود نیمهادراک محسوب میشوند.
مثال:
Some animals are considered semisentient due to their limited awareness.
معنی(example):
داستان به موجودی نیمهادراکی با فهم ابتدایی اشاره داشت.
مثال:
The storyline suggested a semisentient being with basic understanding.
معنی فارسی کلمه semisentient
:
نیمهادراک، به معنای داشتن محدودیتی در درک و آگاهی.