معنی فارسی semisightseeing
B1گردشگری نیمهمؤثر، به تجربهای اطلاق میشود که در آن بازدید از اماکن دیدنی به طور کامل انجام نمیشود.
Partially done sightseeing, where not all significant attractions are visited.
- OTHER
example
معنی(example):
ما در سفر سریعمان به شهر کمی گردشگری را لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed some semisightseeing during our quick trip to the city.
معنی(example):
تجربه گردشگری او شامل فقط چند نقطه مهم بود.
مثال:
Her semisightseeing experience included only a couple of important landmarks.
معنی فارسی کلمه semisightseeing
:
گردشگری نیمهمؤثر، به تجربهای اطلاق میشود که در آن بازدید از اماکن دیدنی به طور کامل انجام نمیشود.