معنی فارسی semisomnolence
B1نیمهخواب آلودگی، حالتی است که در آن فرد احساس خواب آلودگی یا کسالت میکند.
A state of partial sleepiness or drowsiness.
- NOUN
example
معنی(example):
پس از جلسه طولانی، نیمهخواب آلودگی بر روی گروه حاکم شد.
مثال:
After the long meeting, a semisomnolence settled over the group.
معنی(example):
گرمای آفتاب نیمهخوابآلودگی ایجاد کرد که همه را خوابآلود کرد.
مثال:
The warmth of the sun created a semisomnolence that made everyone drowsy.
معنی فارسی کلمه semisomnolence
:
نیمهخواب آلودگی، حالتی است که در آن فرد احساس خواب آلودگی یا کسالت میکند.