معنی فارسی semisquare
B1نیممربع، اشاره به شکل هندسی که دارای چهار طرف است اما به طور کامل مربعی نیست.
Having the shape of a square but with some modification that makes it not a full square.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختمان دارای شکل نیممربعی است که آن را منحصر به فرد میکند.
مثال:
The building has a semisquare shape, which makes it unique.
معنی(example):
پارک به سبک نیممربعی طراحی شده بود تا بازدیدکنندگان بیشتری را در خود جای دهد.
مثال:
The park was designed in a semisquare layout to accommodate more visitors.
معنی فارسی کلمه semisquare
:
نیممربع، اشاره به شکل هندسی که دارای چهار طرف است اما به طور کامل مربعی نیست.