معنی فارسی semisymmetric

B1

نیمه‌متقارن، به حالتی اشاره دارد که فقط برخی از ویژگی‌های تقارن را شامل می‌شود و کامل نیست.

Partially symmetric; having some but not complete symmetry.

example
معنی(example):

طراحی نیمه‌متقارن است و برخی از عناصر آن متقارن هستند اما همه آنها این‌گونه نیستند.

مثال:

The design is semisymmetric, having some symmetrical elements but not all.

معنی(example):

در ریاضیات، یک شکل ممکن است نیمه‌متقارن در نظر گرفته شود اگر نشان‌دهنده تقارن جزئی باشد.

مثال:

In mathematics, a figure may be considered semisymmetric if it shows partial symmetry.

معنی فارسی کلمه semisymmetric

: معنی semisymmetric به فارسی

نیمه‌متقارن، به حالتی اشاره دارد که فقط برخی از ویژگی‌های تقارن را شامل می‌شود و کامل نیست.