معنی فارسی semitreasonable

B1

تعریف کامل به فارسی: به معنای چیزی که تا حدی معقول یا منطقی است، نه کاملاً معقول و نه کاملاً غیرمنطقی.

Partially reasonable or logical.

example
معنی(example):

قیمت کتاب برای کیفیتی که ارائه می‌داد تاحدودی معقول بود.

مثال:

The price of the book was semireasonable for the quality it offered.

معنی(example):

استدلال‌های او تاحدودی معقول بودند اما شواهد قوی نداشتند.

مثال:

His arguments were semireasonable but lacked strong evidence.

معنی فارسی کلمه semitreasonable

: معنی semitreasonable به فارسی

تعریف کامل به فارسی: به معنای چیزی که تا حدی معقول یا منطقی است، نه کاملاً معقول و نه کاملاً غیرمنطقی.