معنی فارسی semitrimmed

B1

تعریف کامل به فارسی: به معنای چیزی که به‌طور نیمه‌تراشیده شده یا به‌طور ناقص تنظیم شده است.

Partially trimmed or cut.

example
معنی(example):

هیزم‌های به‌طور نیمه تراشیده باغ را منظم نشان می‌دادند.

مثال:

The semitrimmed hedges made the garden look neat.

معنی(example):

موهای نیمه‌تراشیده او برای مهمانی مدل داده شده بود.

مثال:

Her semitrimmed hair was styled for the party.

معنی فارسی کلمه semitrimmed

: معنی semitrimmed به فارسی

تعریف کامل به فارسی: به معنای چیزی که به‌طور نیمه‌تراشیده شده یا به‌طور ناقص تنظیم شده است.