معنی فارسی semivisible
B1نیمه قابل مشاهده، به وضعیت اشیایی اشاره دارد که به طور جزئی قابل دیدن هستند.
Describes objects that are not fully visible but can be seen to some extent.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
علامتهای محو شده روی کاغذ تحت نور خاصی نیمه قابل مشاهده هستند.
مثال:
The faded marks on the paper are semivisible under certain lighting.
معنی(example):
در صحنه زیر آب، موجودات نیمه قابل مشاهده با محیط اطراف ادغام شده بودند.
مثال:
In the underwater scene, the semivisible creatures blended with the surroundings.
معنی فارسی کلمه semivisible
:
نیمه قابل مشاهده، به وضعیت اشیایی اشاره دارد که به طور جزئی قابل دیدن هستند.