معنی فارسی semplice
B1به معنای ساده و بیپیرایه، معمولاً در زمینه طراحی و هنر استفاده میشود.
Simple; uncomplicated; free from ornamentation.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
(To be played) simply, without embellishments.
example
معنی(example):
رویکرد او به حل این مشکل بسیار ساده بود.
مثال:
His approach to solving the problem was very semplice.
معنی(example):
آنها طراحی سادهای را برای لوگوی جدید انتخاب کردند.
مثال:
They chose a semplice design for the new logo.
معنی فارسی کلمه semplice
:
به معنای ساده و بیپیرایه، معمولاً در زمینه طراحی و هنر استفاده میشود.