معنی فارسی senescent

C1

به حالتی اطلاق می‌شود که موجود زنده یا سلول‌ها به پیری نزدیک می‌شوند.

Describing cells or organisms that are in a state of aging.

example
معنی(example):

سلول‌های سنِسنت توانایی تقسیم خود را از دست می‌دهند.

مثال:

The senescent cells lose their ability to divide.

معنی(example):

در گیاهان، برگ‌های سنِسنت قبل از افتادن رنگ تغییر می‌دهند.

مثال:

In plants, senescent leaves change color before falling off.

معنی فارسی کلمه senescent

: معنی senescent به فارسی

به حالتی اطلاق می‌شود که موجود زنده یا سلول‌ها به پیری نزدیک می‌شوند.