معنی فارسی seneschalship
B1سنسشالشی، نقش یا سمت مدیریت در یک سازمان یا خانه، به ویژه در رابطه با مدیریت املاک.
The office or position of a seneschal.
- NOUN
example
معنی(example):
سنسشالشی او نیاز به مدیریت مؤثر ملک داشت.
مثال:
His seneschalship required him to manage the estate efficiently.
معنی(example):
وظایف سنسشالی شامل نظارت بر فعالیتهای روزمره است.
مثال:
The duties of seneschalship include overseeing daily activities.
معنی فارسی کلمه seneschalship
:
سنسشالشی، نقش یا سمت مدیریت در یک سازمان یا خانه، به ویژه در رابطه با مدیریت املاک.