معنی فارسی seneschalty

B1

سنسشالت، شرایط یا وضعیت مربوط به سنسشال، به ویژه در زمینه حکمرانی.

The state or condition of being a seneschal.

example
معنی(example):

سنسشالتی به خاطر اهمیتش در حکمرانی شناخته شد.

مثال:

The seneschalty was recognized for its importance in governance.

معنی(example):

تغییرات در سنسشالت تأثیر زیادی بر کارایی پادشاهی داشت.

مثال:

The changes in seneschalty greatly affected the kingdom's efficiency.

معنی فارسی کلمه seneschalty

: معنی seneschalty به فارسی

سنسشالت، شرایط یا وضعیت مربوط به سنسشال، به ویژه در زمینه حکمرانی.