معنی فارسی sensigenous
B1مربوط به خلق یا ایجاد احساسات و ادراکات حسی.
Relating to the generation or production of sensory experiences.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مواد سنسیجنوس تحت شرایط محیطی مختلف به شیوههای متفاوتی واکنش نشان میدهند.
مثال:
Sensigenous materials react differently under various environmental conditions.
معنی(example):
ما باید ویژگیهای سنسیجنوس مواد مورد استفادهمان را درک کنیم.
مثال:
We need to understand the sensigenous qualities of the materials we use.
معنی فارسی کلمه sensigenous
:
مربوط به خلق یا ایجاد احساسات و ادراکات حسی.